این مقاله قصد دارد پیشنهادی در خصوص ایجاد یک رمزارز بین دولی دارایی پایه به عنوان یک راه حل پایدار و جهانپذیر مبتنی بر تکنولوژی بلاک چین ارائه دهد. در این رابطه توضیح داده خواهد شد که علیرغم فرصتهای زیادی که تکنولوژی بلاکچین در کاهش و تحدید اثرات تحریمی به وجود میآورد، اساسا ارزهای دیجیتال موجود به دلایل مختلف ظرفیتهای کافی برای حل مشکلات اساسی تحریمی کشور را ندارند.
پیش از ورود به موضوع ذکر چند نکته ضروری است. اول اینکه دور زدن تحریم روشی کوتاه مدت، ناپایدار و اغلب مستلزم نقض قوانین متعارف ضد پولشویی بینالمللی است، لذا هر چند در کوتاه مدت ممکن است گریزی از استفاده از این روشها نباشد، اما باید برای بلندمدت چارهای پایدار اندیشید. دوم، باید توجه کرد هیچ تک راه حل جامع و کاملی برای حل مسئله تحریمهای کشور وجود ندارد. به عبارت دیگر همانطور که تحریمهای یک جانبه آمریکا از حیث نوع و سطح و حیطه اثرگذاری متنوع و متعدد هستند، برای مقابله با آنها نیز باید بستهای از راهکارهای مختلف در سطوح مختلف فنی و دیپلماسی طراحی کرد. بستهای که هر روز با توجه به فرصتها، تهدیدها و شرایط پیشرو بتوان آن را با هدف افزایش کارایی و اثربخشی به روزرسانی کرد. همچنین این بسته باید دارای راهکارهای کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت مختلف باشد. سوم، اغلب راهکارهای ضدتحریمی، جذابیتی برای طرفهای تجاری ایران ندارد. بنابراین باید تلاش نمود در راهکارهای پیشنهادی جذابیتهای کافی، فارغ از بحث تحریمی کشور، برای طرف مقابل نیز وجود داشته باشد تا حداکثر همکاری ممکن محقق گردد. چهارم، بهترین راهکارها، راهکارهایی هستند که ضربه زدن به آن برای دشمن بیشترین هزینه سیاسی و اقتصادی را داشته باشد.
پس از این مقدمه ضروری است به این نکته توجه گردد که خاصه تحریمهای حوزه نفتی دارای ابعاد و سطوح متفاوتی است. به عبارت دیگر کشور در حوزه فروش نفت با چندین مشکل متفاوت مواجه است:
- اساسا معامله با شرکت ملی نفت ایران و سایر شرکتهای مشابه مشمول تحریم است. (تحریم فروشندگان کلیدی)
- بیمه نفتکشهای کشور و حمل و نقل نفت ایران مشمول تحریم است. (تحریم کانال حمل)
- خرید نفت ایران مشمول تحریم است، به عباتر دیگر خرید نفت حتی به صورت تهاتری و بدون انتقال پول مشمول تحریمها خواهد بود. (تحریم خریدار)
- نقل و انتقالات دلاری فروش نفت ایران (و سایر نقل انتقالات دلاری دیگر) ممنوع و مشمول تحریم است. (کانال دریافت پول)
- بانک مرکزی کشور و هر گونه کمک به تبادلات مالی ایران مشمول تحریم است. (تحریم بانک مرکزی)
با توجه به موارد فوق بدیهی است امکان یک تک راه حل برای حل همزمان تمامی موارد وجود ندارد. در این بین استفاده از تکنولوژی بلاک چین در برخی موارد اساسا کارایی ندارد و موضوع بیشتر موضوعی دیپلماتیک و حقوقی است تا فنی و مالی! بنابراین از این تکنولوژی تنها برای حل برخی از موارد میتوان استفاده کرد. پیشنهاد نهایی این یادداشت بر حل موارد چهارم و پنجم متمرکز خواهد بود. پیش از طرح پیشنهاد توضیحی در خصوص کارایی ارزهای دیجیتال فعلی نظیر بیت کوین برای تبادلات مالی کشور با تمرکز بر حوزه فروش نفت ضروری است. نگارنده معتقد است به چند دلیل ارزهای دیجیتال فعلی کارایی کافی در این را خصوص ندارند:
۱. به طور کلی مزیت ارزهای دیجیتال ناشناسی نسبی و دشواری ردگیری معاملات صورت گرفته برای طرف آمریکایی است. بنابراین اساسا وقتی تعداد یکی از دو طرف معامله (یعنی تعداد خریداران یا تعداد فروشندگان) محدود و افراد قابل شناسایی باشند، استفاده از ارزهای دیجیتال برای انجام معاملات عملا کارایی خود را از دست میدهد. به عبارت دیگر بیشترین کارایی استفاده از ارزهای دیجیتال، زمانی است که تعداد فروشندگان یک کالا (در خارج از کشور) و تعداد خریداران آن (در داخل کشور)-یا برعکس- آنقدر زیاد باشد که امکان ردگیری وجود نداشته باشد. در خصوص فروش نفت، این مسئله هم از جهت فروشنده و هم از جهت تعدد خریداران به صورتی نیست که ناشناسی خاصی برای طرفین ایجاد نماید.
۲. حجم معاملات بازار ارزهای دیجیتال در جهان و حتی با احتساب مبادلات داخل اکسچنجها (که بخش قابل توجهی از مبادلات را شامل میشود و اساسا برای موضوع ما قابل استفاده نیست) بسیار پایین است و مناسب معاملات نفت نیست.
۳. بازار کریپتوکارنسیها هنوز تا بالغ شدن راه زیادی در پیش دارد و از عمق و ثبات کافی برخوردار نیست. این مسئله باعث نوسانات بسیار زیاد و خارج از تحمیل ریسکپذیری شرکتهای متعارف در صنایع مختلف میشود و عملا استفاده از آنها را برای معاملات روزانه با مشکل مواجه میکند.
۴. شاید مهمترین مسئله در خصوص عدم امکان استفاده از ارزهای دیجیتالی مثل بیت کوین در معاملات نفتی این باشد که شرکتهای نفتی در صورت خرید بیت کوین برای پرداخت هزینه نفت به ایران و همچنین شرکتهایی که ایران از طریق این ارز دیجیتال قصد خرید نیازهای خود را دارد (مثلا قصد خرید فولاد از یک شرکت هندی را دارد) باید منشاء و نوع معامله خود را برای بانکها روشن کنند. دقیقا در همین نقطه، یعنی نقطه تبدیل کرپیتوکارنسی به فیات مانی سیستمهای کنترلی و نظارتی بانکی نظیر قوانین ضد پولشویی و چترهای اطلاعاتی نظیرFAFT امکان ردگیری و رصد معاملات را داشته و این مسئله مزیت استفاده از این روش را از بین میبرد.
با این مقدمه طولانی ضروری است ابتدا دستهبندی از انواع مختلف بلاک چین یا به عبارت دقیقتر تکنولوژی دفتر کل توزیع شده (DLT) ارائه شود. به طور کلی میتوان سیستمهای بلاک چینی را به سه دسته تقسیم کرد. بلاکچینهای عمومی نظیر بلاک چین بیت کوین و اتریوم، بلاک چینهای خصوصی، نظیر بلاک چینی که یک شرکت برای مدیریت روابط و اطلاعات بین بخشهای داخلی شرکت خود از آن استفاده میکند و بلاک چینهای کنسرسیومی یا فدرالی نظیر بلاک چینی که بین چند بانک برای مدیریت تبادلات و ارتباطات بین بانکی ایجاد میشود.
اما راهکار پیشنهادی؛ راهکار پیشنهادی استفاده از یک رمزارز بین دولتی دارایی پایه است. یعنی بانکهای مرکزی چند کشور بر اساس یک بلاک چین کنسرسیومی بین خودشان یک ارز دیجیتال مبتنی بر یکی دارایی ایجاد کنند و از آن در تعاملات و تبادلات تجاری فی مابین در کنار سایر روشهای تبادل استفاده کنند. میزان این نوع ارز دیجیتال به اندازه آورده هر کدام از بانک های مرکزی شرکت کننده بستگی خواهد داشت. محل ذخیره پشتوانه میتواند در یک موسسه مالی جدید التاسیس مشترک المنافع به عنوان ناشر اصلی رمزارز باشد.
در خصوص کشورهای اولیه عضو میتوان سناریوهای مختلفی ارائه کرد با این حال شاید عملیترین و کاربردیترین گزینه حضور کشورهایی است که در حال حاضر به نوعی با تحریمهای آمریکا مواجه هستند و از طرفی جزو شرکای تجاری قابل توجه ایران نیز به شمار میروند. پیشنهاد اولیه میتواند شامل کشورهایی نظیر روسیه، ترکیه، چین و احیانا هند باشد. همچنین به نظر میرسد بهترین گزینه برای دارایی پشتوانه این ارز دیجیتال طلا باشد. از مزیتهای کلیدی این روش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱. ثبات ارزش ارز دیجیتال به دلیل دارایی پایه بودن آن
۲. امکان اضافه شدن کشورهای جدید به کنسرسیوم با کمترین تشریفات لازم
۳. حفظ استقلال سیاستهای پولی بانکهای مرکزی (بر خلاف ارزهای بین دولی سنتی نظیر یورو)
۴. حفظ پولهای رایج کشورها (بر خلاف ارزهای بین دولی سنتی نظیر یورو)
۵. نیاز به طی روندهای قانونی بسیار سادهتر در مراجع قانونگذاری کشورها (در مقایسه با ارزهایی مثل یورو)
۶. تسهیل تجارت فیمابین کشورها
۷. کاهش هزینههای تبادلات بانکی
۸. نظارت مستقیم و به هنگام بانکهای مرکزی بر تراکنشها
۹. عدم دسترسی کشورهای متخاصم نظیر آمریکا به اطلاعات تراکنشهای داخل کنسرسیوم (بر خلاف سیستم بانکی متعارف)
۱۰. تحریم ناپذیری یک طرفه کشورهای متخاصم
۱۱. عدم نیاز به نهادهایی نظیر سوئیفت
۱۲. سرعت و امنیت بالای تراکنشها در مقایسه با سیستمهای متعارف
۱۳. جهانپذیر بودن به دلیل داشتن پشتوانه دارایی
۱۴. تضعیف دلار به عنوان اهرم فشار و یکی از ارکان قدرت اقتصادی آمریکا در جهان
۱۵. ایجاد راهکاری بلندمدت و پایدار برای جلوگیری از تحریمهای یک جانبه آمریکا (به عبارت دیگر مزیت این روش تنها معطوف به حل مشکلات ایران نیست و مسئله مشترک کشورهای دیگر را نیز در نظر گرفته است).
پر واضح است که عملیاتی شدن این پیشنهاد با چالشهای جدیای نیز مواجه است. از جمله این چالشها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- فشارهای سیاسی و اقتصادی و ... آمریکا
- نبود اراده سیاسی کشورها
- دشواری ایجاد نهاد مالی مربوطه
- پذیرش و فراگیری بینالمللی
- مباحث فنی و پیاده سازی
در مجموع باید توجه کرد این پیشنهاد یک راهکار بلندمدت است و به عزم و اراده سیاسی کشورهای هدف و به ویژه ایران به عنوان کشور پیشنهاد دهنده نیازمند است. بعضا اجرایی شد این قبیل پیشنهادها به مذاکرات چندین ساله بینالمللی نیازمند است. به علاوه ضروری است پیشنهاد حاضر از ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، حقوقی و ... مورد ارزیابی دقیق گرفته و به یک پیشنهاد قابل ارائه در سطح بینالمللی تبدیل گردد. در این مسیر توصیه میشود از توان و تخصص و مشارکت سایر کشورهای علاقهمند نیز استفاده گردد.
بیشتر بخوانید:
ارزهای دیجیتال، راهی برای دور زدن تحریمها
فناوری بلاک چین چگونه کار می کند؟ (هر آنچه که باید بدانید)
صفر تا صد بلاکچین برای مبتدیان
بلاک چین DeFi چیست؟ چشم انداز امور مالی غیر متمرکز
کاربرد بلاک چین در بورس و بازارهای سرمایه (بخش اول)
کاربرد بلاک چین در زنجیره تامین (بخش اول)
کاربرد بلاک چین در زنجیره تامین (بخش دوم)
کاربردهای مهم بلاک چین (بخش اول)
کاربردهای مهم بلاک چین (بخش دوم)
کاربرد بلاکچین در صنعت نفت و گاز
بلاکچین بستری امن برای انتخابات (بخش اول)
بلاک چین و بازتعریف اعتماد سیاسی
بلاک چین و آینده زیر ساخت های مالی (بخش اول)
بلاک چین و آینده زیر ساخت های مالی (بخش دوم)
فرصتها و چالشهای بلاک چین در صنعت بیمه (بخش اول)
فرصتها و چالشهای بلاک چین در صنعت بیمه (بخش دوم)
بلاک چین در صنعت مخابرات (بخش اول)
بلاک چین در صنعت مخابرات (بخش دوم)
منبع: مرکز تحقیقات بلاکچین